|
شیعه، اکنون افتخارش مسند والای توست عشق، امشب در هوای حالت شبهای توست چاه می داند چه می گویی که از شرم حضور خاک پابوس کف تو ،محرم نجوای توست زهد،با سیمای تو لبریز شور است و غنا فقر،بیگانه شود با هر کسی دارای توست صبح و خورشید و طلوع و شارش بی تاب نور جملگی دلگرم دیدار گل رعنای توست ناز، می داند چه می خواهد که بر سیمای توست راز،می فهمد کجا باشد که بر لبهای توست
+ نوشته شده در چهارشنبه سوم آذر ۱۳۸۹ساعت 0:22  توسط امیررضا تژدان
|
|