این پلنگ شرزه را هیهات آزارش کنید!
چشم اگر بسته، مبادا"خفته" پندارش کنید
چشم شرمش را نپندارید خواب افتاده است!
نرم سویش آ ،  نباد از بیشه بیدارش کنید
دست بردارید از او زیرا که همسان می کند
 طعمه با خاک کنامش گر که ناچارش کنید
خاک ایران رستگاه شرزه های آشناست
این حقیقت را نمی باید که انکارش کنید
این حریم پاک، بر روی پلیدان بسته است
راه ددها نیست تا بر خویش هموارش کنید
تاابدهمدوش موجیم وبه طوفان همدمیم
مشت پنهان را  مجالی نیست  ناکارش کنید
بر همش ریزد اگر چشمی به او مایل شود
وای از آن روزی که در سر فکر پیکارش کنید
                امیررضا تژدان ۹۸/۵/۲

+ نوشته شده در  سه شنبه هشتم مرداد ۱۳۹۸ساعت 2:36  توسط امیررضا تژدان  |